عشق مامان و بابا

...

...

...

وقتی رفته بودیم دیدن مقبره نادر شاه من وتو بابایی لباس پوشیدیم که عکس بگیریم و تو خیلی خوشگل شدی ووقتی که لباس رو پوشیدی خیلی بامزه شده بودی و کلی ما خندیدیم . ...

سلام عزیز دل مامان و بابا عشق مامان با بابا جون تصمیم گرفتیم که تو دلبندم رو به زیارت امام رضا ببریم چونکه نیت کرده بودیم .و عازم سفر شدیم اول رفتیم رامیان چند روزی موندیم و مامان جون رو هم همراه خودمون بردیم وقتی رسیدیم مشهد همون لحظه رفتیم زیارت خیلی لحظه خوبی بود .روزها جاهای دیدنی میرفتیم و شب ها به زیارت .شب تا صبح تو صحن تا نماز صبح میموندیم و تو هم با بچه هایی که اونجا بودن بازی میکردی . واقعا شب های عزیزی بود .همه عزیزانمون رو دعا کردیم که همیشه سلامت باشن . خلاصه مسافرت خیلی خوبی بود .چون تو برای اولین بار به مشهد میرفتی .و قشنگتر این بود که وقتی میدیدی که هم دارن درو دیوار ضریح رو میبوسن تو هم همین کار رو انجام میداد...

...

...

...

...

...